براساس یکی از اقوال عون، پسر عبدالله جعفر بن طیار و مادرش زینب کبری علیهاالسلام، دختر امیرمومنان علیه السلام است. سیره‌نویسان نوشته‌اند که وقتی امام حسین (علیه السلام) از مکه خارج شد، عبدالله بن جعفر نامه‌ای را برای امام ارسال داشت که در آن از امام درخواست کرده بود که از عزم خود باز گردد.

عبدالله بن جعفر نامه خود را توسط فرزندانش عون و محمد به سوی امام فرستاد، بعد از آن، عبدالله به سوی عمرو بن سعید بن عاص والی مدینه رفت و از او برای امام حسین علیه السلام امان درخواست کرد.

او هم به امام نامه‌ای نوشت و آن را توسط برادرش یحیی به سوی امام فرستاد. عبدالله هم او را همراهی کرد تا این که در ذات عرق آنها امام حسین (ع) را ملاقات کردند.

حضرت نامه را مطالعه فرمود و از درخواست آنها سر باز زد و فرمود: انّی رایت رسول الله فی منامی، فامرنی بما أنا ماضٍ له؛ من در خواب رسول خدا را دیده‌ام، پس ایشان مرا به ادامه راه امر کرده‌اند. بنابراین من به همان چیزی که مرا امر فرموده است، عمل می‌کنم.



پس از آن، امام پاسخ نامه را به عمرو بن سعید نوشتند و از آن دو نفر جدا شدند. آنها نیز بازگشتند. آخرالامر، عبدالله بن جعفر به دو فرزندش عون و محمد سفارش کرد که همراه امام حسین علیه السلام باشند. عبدالله بن جعفر برای مبارزه با آن قوم به میدان آمد و جنگ آوری خود را نشان داد.

پس از آن رشادت‌های چشمگیر عون، شخصی به نام عبدالله قُطبة الطائی با شمشیر به او حمله کرد. با ضربه او، عون به شهادت رسید.

قولی دیگر حکایت از این دارد که مزار مربوط به عون بن عبد الله است که با دوازده واسطه به امام حسن مجتبی علیه السلام می‌رسد.



این قول صحیح‌تر به نظر می‌رسد زیرا باید عون نیز در کنار سایر شهدا دفن شده باشد؛ اما برخی دلیل دور بودن این مکان از حرم و مزار شهیدان را چنین می‌دانند که وی به همراه حبیب بن مظاهر اسدی برای جلب کمک طایفه بنی اسد به این مکان رفته بود و در بازگشت با سپاه عمر بن سعد درگیر و شهید شده است.

به هر روی مزار امروزی که متعلق به عون بن عبدالله است، از عصر صفوی به جای مانده و در عصر قاجار نیز تعمیراتی بر آن صورت گرفته و گنبد آن کاشی کاری شده است.

امروز این مقبره که در مسیر کربلا به بغداد قرار دارد مورد عنایت و توجه زائران بیشماری است که عشق شهادت و اهل بیت و کربلا را در سر دارند.